مفتش و راهبه
نوشتهی : کالین فالکنر
ما پیوسته آرزومند آنچه از ما دریغ شده، در پی ممنوع روانیم ( اووید)
داستان این رمان به وقایع قرون وسطی و کشور فرانسه و به زمانی برمیگردد که صومعه و راهبان آن ادارهکنندهی حکومت و نظم در جامعه بودند و جو متشنجی را بر اثر دادگاههای تفتیش عقاید بر جامعه حاکم کرده بودند. خفقان حاصل از این اوضاع سایهی شومی بر شهرهای این کشور انداخته بود و مردمی بیگناه، بیعلت، گاه بر اثر دشمنی کسی، بدون آنکه مرتکب جرمی یا اهانتی به مقدسات شده باشند به خرمن آتش سپرده میشدند. فرقهی وعاظ دومنیکن یکی از همان فرقههایی بود که تعصبات شدید و غیر منطقی دربارهی زن، مریم باکره، ثروت و… داشت که همانها فرقهی کاتارها را بهکل ریشه کن کرده و جرئت اعتراض را از مردم سلب کرده بودند. آنها شش درجه برای کفر و الحاد قائل بودند. ملحد درجه یک کسی است که مکاتب الحادی را رواج میدهد یا خود پیرو آن است!! ملحد درجه دو کسی است که متن کتاب مقدس را به نحوی متفاوت از تفسیر رسمی کلیسا تعبیر کند!! ملحد درجه سه حاضر نیست همراه دیگران و در جمع مومنین شعائر مقدس را اجرا کند!!! ملحد درجه چهار در اجرای مراسم مذهبی و اعطای کمونیون مقدس اخلال میکند و ملحد درجه پنج در اعتقاداتش شک دارد و بالاخره ملحد درجه شش کسی است که حاکمیت مطلق کلیسای کاتولیک رم را انکار کند!!!!
مجازاتی که دادگاههای تفتیش عقاید به این ملحدان میدادند علاوه بر شکنجه و آهن گداخته، دوختن صلیب زرد بر قبا، کور کردن، مصادرهی اموال، و خرمن آتش بود.
تصورات فرقهوعاظ دومنیکن:
تعدادی از آشنایان روحانیام را میشناسم که حاضر نیستند با زنان کلمهای حرف بزنند. این افراد از تمام اعضای جنس ماده بهخاطر گناهی که حوا مرتکب شد، منزجرند و به زنان به دیدهی تحقیر مینگرند…ص 21.
زنها، همانگونه که آگوستین قدیس فرموده است، شر و بلایی ضروری و ناگزیرند، چون مرد بدون وجود آنان صاحب اولاد نمیشود و نسل بشر منقرض میگردد. اما زنها بههرحال و به رغم این واقعیت، سد راه شریعت کلیسای مسیح و اهداف آرمانی آن هستند…ص 8.
در برخورد با زنان باهوش رعایت احتیاط کاملا ضروری است، چون این موجودات از هوش خدادادشان فقط برای مقاصد بد و نامطلوب استفاده میکنند…ص 249.
همه میدانند که داشتن صدای کلفت و مردانه یکی از نشانههای قطعی و بارز حلول شیطان در جسم زن است…ص 340.
و یا:
ما اجازه نداشتیم با حیوانات بازی کنیم، چون خلیفهبانو معتقد بود حیوانات ابزار و وسیلهی دست شیطانند. دوستی با گربه، کلاغ یا خوک مختص جادوگران بود و ساحرهها را از دیگران متمایز میکرد…ص 257.
و یا!!:
این وظیفهی ما و ماموریت ما بود:
کند و کاو در عمق افکار و یافتن رگههای خالص و ناب حقیقت. سفر ما به اعماق روح آدمی، عمدتا سفری بس طاقتفرسا و دلسردکننده، آکنده از فساد و تباهی و پر از بنبستها و بیراهههای غیر قابل تصور بود و بوی گندی داشت که تحملش بس دشوار بود…ص 339.
و یا!!!!:
براساس مصوبات شورای شیوخ در والانس و آلپی، حضور وکلای مدافع و مشاورین حقوقی در جلسات دادگاههای تفتیش عقاید ممنوع شده بود. اعضای خردمند و درونگر شورا به این نتیجه رسیده بودند که یک مشاور حقوقی در حقیقت شریک و همدست متهم است و بنابراین چنانچه متهم در ارتباط با ارتکاب کفر و الحاد مجرم شناخته شود، مشاور حقوقی او نیز باید مثل خود مجرم، مجازات شود. از تاریخ اعلام این مصوبه به بعد، اکثر اعضای صنف مشاوران حقوقی جانب احتیاط را نگه میدارند، از دفاع از چیزی که اصولا غیر قابل دفاع است فاصله میگیرند و کار تحقیق در بارهی پرونده های مربوط به کفر و الحاد را به کسانی واگذار میکنند که به بهترین نحو ممکن برای چنین امر خطیری شایستگی دارند…ص 393.
و اما شرح داستان…
قسمت اول این داستان در شهر تولوز فرانسهی قرون وسطی اتفاق میافتد. دختری با موهای آتشین وحشی و چهرهای زیبا مورد توجه راهب جوانی (برنار) از فرقهی وعاظ دومنیکن قرار میگیرد. دختر (مادلن) مکاشفههایی داشته و دوست دارد که به راهبههای صومعه بپیوندد. پدر دختر که تراشکار کلیسا است از این راهب جوان (برنار) درخواست میکند تا جلساتی با دخترش صحبت کرده و مادلن را راضی کند که از این تصمیم منصرف شود. برنار جوان در دیدار با مادلن آتشین مو یک دل نه صد دل عاشق او میشود و شهوت دیدارهای مجدد با مادل او را به ورطهی نابودی در کلیسا میکشد. برنار با نقشهی از پیش تعیین شده به هوس دل میرسد و همین سبب میشود که مادل و خانواده از شهر تولوز به سن ایبار مهاجرت کنند…
دانلود فایل های صوتی کتاب مفتش و راهبه بخش یکم
دانلود فایل های صوتی کتاب مفتش و راهبه بخش دوم
دانلود فایل های صوتی کتاب مفتش و راهبه بخش سوم
دانلود فایل های صوتی کتاب مفتش و راهبه بخش چهارم
دانلود فایل های صوتی کتاب مفتش و راهبه بخش پنجم