دموکراسی یا دموقراضه
نویسنده: سید مهدی شجاعی
مترجم: شهرام نقش تبریزی
کتاب، حکایت کشور خیالی غربستان شده است. پادشاه غربستان به نام «ممول» 25 پسر دارد. ممول وصیت می کند تا بعد از مرگش پادشاه بعدی با یک انتخابات مردمی از بین پسرانش انتخاب شود.
پس از مرگ پادشاه، مردم پسر اول را به پادشاهی «انتخاب» می کنند و همینطور حکومت بین بیست و چهار پسر دست به دست می شد.
داستان کتاب دوره حکومت آخرین پسر یعنی دموقراضه را (که به دلیل زشتی و کوتاه قدی و نقائص جسمانی به این نام خوانده می شد) روایت می کند.
رمان «دموکراسی یا دموقراضه» اثر سید مهدی شجاعی که زمان تألیف آن به سالهای هشتاد تا هشتاد و شش برمیگردد، در سال هشتاد و هفت، با مجوز رسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به چاپ رسیده اما به خواست نویسنده، تاکنون از توزیع آن اجتناب شده. ناگفته نماند که این اثر، از آثار جنجالی شجاعی می باشد
بخشی از کتاب:
متن زیر سخنرانی دموقُراضه خطاب به مدیران حکومتی است که در آن میکوشد اصول حکومتداری را به آنان بیاموزد.
۱- مردم همه گوسفندند و ما چوپان:
حواستان باشد! بزرگترین اشتباه در حکومت، بها دادن به مردم، یا ارزش قائل شدن برای مردم است. شما مطمئن باشید که اگر برای مردم، ارزشی بیش از گوسفند قائل شوید، نمیتوانید بر آنها حکومت کنید.
بهای مردم را شما معین میکنید، نه خودشان. اگر شما بر مردم قیمت نگذارید، آنها قیمتی بر خودشان میگذارند که هیچجور نمیتوانید بخرید. و تازه این گوسفند که من گفتم بالاترین قیمت است: قیمت آدمهای اندیشمند چاق و چله. قیمت بقیهی مردم، حداکثر در حد پشگل گوسفند است و نه بیشتر.
نتیجه این که: مردم را هر جور بار بیاورید، بار میآیند. اگر به آنها احترام بگذارید، فکر میکنند که شما موظفاید به آنها احترام بگذارید. اگر به آنها توضیح دهید، گمان میکنند که شما موظف به توضیح دادناید.
۲- هیچوقت شنیدهاید که غذای گوسفند را به او اهداء یا تقدیم کنند؟ غذا یا علوفه گوسفند را جلویش میریزند. رفتار با مردم هم باید درست مثل رفتار با گوسفند باشد. طبیعیترین و مسلمترین حق مردم را باید با تحقیر و توهین به آنها داد؛ وگرنه طلبکار میشوند. اگر به مردم عزت بگذارید یا احترام کنید، مردم فکر میکنند که شما موظف به عزت گذاشتناید و دنبال باقی مطالبات خود میگردند.
۳- طوری برنامهریزی کنید که مردم از صبح تا شب بدوند و آخر شب هم نرسند. مردم اگر مایحتاج خود را آسان به دست بیاورند، اگر وقت اضافه داشته باشند، عصیان میکنند، بداخلاقی میکنند و به فکر اعتراض و انقلاب و این حرفها میافتند.
یک تشکیلاتی را تأسیس کنید که کارش چرخاندن مردم باشد، یا چرخاندن لقمه دور سر مردم. کارش چیدن موانع مختلف، پیش پای مردم باشد. فرض کنید که آب دریا فاصلهاش یا مردم به اندازه دراز کردن یک دست است. جای دریا را نمیتوان عوض کرد، اما راه مردم را که میشود دور کرد. هزار جور قانون میشود وضع کرد که مردم دور کرهٔ زمین بچرخند و دست آخر به همان نقطهای برسند که قبلاً بودهاند. و از شما به خاطر رسیدن به همان نقطه، تشکر هم بکنند.
۴- مردم را به دو دسته تقسیم کنید و به یک دسته حقوق و مواجب بدهید که مراقب آن دستهی دیگر باشند. دسته اول، به طمع مواجب یا از ترس قطع شدن مواجب، مرید شما میشوند و دستهی دوم، از ترس دستهی اول، مطیع و مِنقاد شما. به این ترتیب، مملکت، خود به خود اداره میشود، بیآنکه شما زحمتی بکشید یا دغدغهای داشته باشید.
دانلود فایل PDF کتاب دموکراسی یا دموقراضه
دانلود فایل های صوتی
دانلود فایل صوتی کتاب دموکراسی یا دموقراضه بخش یکم
دانلود فایل صوتی کتاب دموکراسی یا دموقراضه بخش دوم
دانلود فایل صوتی کتاب دموکراسی یا دموقراضه بخش سوم
دانلود فایل صوتی کتاب دموکراسی یا دموقراضه بخش چهارم
1 دیدگاه