گفت‌وگوهای برگزیده آیندگان

 

_Goftogoohaie_Bargozidehe_Ayandegan_AVAYeBUF_Wordpress_Com.jpg

فرمت کتاب : فایل صوتی 🔊  

نام کتاب : گفت‌وگوهای برگزیده آیندگان

دسته‌بندی : تاریخ شفاهی ادبیات معاصر ایران ، ادبیات ، تاریخ معاصر ، تاریخ ادبیات ، نویسندگان ایرانی  قرن 14  مصاحبه‌ها ،

نویسنده : سیروس علی‌نژاد

ناشر : آگاه

  چاپ  : 1395

تعداد صفحات: 172

تعداد فایل : 16 عدد فایل صوتی به مدت 4.37 ساعت

روزنامه آیندگان روزنامه‌ای بود که در انعکاس آثار فرهنگی و هنری بیش از هر روزنامه دیگر می‌کوشید و شاید بتوان گفت که تلاش اصلی آن روزنامه بر گسترش فرهنگ و هنر متمرکز بود. … پاره‌ای گفت‌وگوهای این روزنامه می‌توانند در ترسیم چهره زمانه خود مفید واقع شوند و علت اصلی گرد آوردن گفت‌وگوهای این مجموعه نیز همین است

ما طی همین چند سال از نظر کتاب دارای نوسان بسیار بوده‌ایم. فی‌المثل در چند سال گذشته کتاب‌های جیبی در ده‌هزار نسخه چاپ می‌شد، ولی حالا در پنج‌هزار نسخه چاپ می‌شود…. کتابخانه‌ها باید به طور زنده اداره شوند نه این که جنبۀ نمایشی داشته باشند، باید به مردم صدیق که در محل هستند کتاب وام بدهند و مردم را عادت بدهند که کتاب به خانه ببرند… می‌گویند کسی که اقتصاد را دنبال می‌کند اگر روزی چهارده ساعت مطالعه اقتصادی نکند، در جریان اقتصادی روز نمی‌تواند قرار بگیرد. … یکی از علل کمی تیراژ، متوقف شدن مطالعۀ تحصیل کرده‌هاست…ص60-63″ 8آذر1342 گفتگو با جهانگیر افکاری
“… هر نویسنده‌ای که طنز در کارهایش هست، حال این طنز شاد، یا سیاه یا غمگین و … باشد، اصولاً از ته دل یک نویسندۀ اجتماعی است. اصولاً طنز نویس، نویسندۀ منفرد به مفهوم مثلاً برج عاج‌نشین یا سوررئالیست، نیست؛ اصول، شالوده و بنیاد کارش اجتماعی است… ص113” 26خرداد1349 گفتگو با بهرام صادقی
“… هنرمند لازم نیست حتماً به عنوان شخصیتی بی‌همتا مطرح شود – هنرمند می‌تواند کسی باشد که واقعاً در بهتر کردن زندگی مردم سهمی دارد… رسالت هنرمند به نظر من تنها همین آشنا کردن مردم با هنر است. تا آن جا که من دیده‌ام هنرمندان ما کاری ندارند جز این که هر روز نمایشگاه بگذارند و برای فروش تابلوهای خود از اسم فلان شاعر یا پرترۀ فلان آدم مشهور یا فلان شعر کمک بگیرند… آیا گوگن، سزان و ون‌گوگ هم همین طور کار کرده‌اند؟ نه، آن‌ها دردی داشتند، نیازی داشتند و پیامی داشتند. همان پیامی که روشنفکران ما سنگ‌اش را به سینه می‌زنند… ص148-149” 22خرداد1352 گفتگوی بهروز صوراسرافیل با محسن وزیری مقدم
“… یک نفر نمی‌تواند هم استاد باشد و به دنبال معنویت و هنر برود و هم به دنبال پول و ثروت اندوزی باشد… ص155″ 12تیر1352 گفتگوی بهروز صوراسرافیل با داراب دیبا
“… اوایل من تمام فانتزی‌های دانشجویی، شیفتگی‌ها و تأثیراتی را که اصولاً از تمام استادان نقاشی و طراحی داشتم در کارم دخالت می‌دادم، حال آن که الان بیش‌تر حرف می‌زنم و حرف خودم را هم می‌زنم…. من به عنوان یک ایرانی که باید به وسیلۀ کار خودم با جامعۀ ایران ارتباط برقرار کنم باید به دو جنبه توجه داشته باشم. یکی مسئلۀ مستند‌سازی، یعنی کارهای من یادداشتی است از زمانم برای یک جامعه‌شناس یا تاریخ‌نویس؛ وقتی او چند سال بعد برگردد و نگاهی به گذشته بیندازد و مدارک آن زمان را بجوید، یکی از این مدارک کارهای امثال من است. بنابراین ، این سند باید بازگو کنندۀ جامعه باشد…. حالا اگر جامعه‌ای از سنت‌هایش دور افتاده باشد، کار من هم همان قدر از سنت دور است و به این ترتیب دیگر این مسئله که من از سنن هنری استفاده کرده‌ام یا نه مطرح نیست بلکه این جامعه است که به راهی کشیده می‌شود و همه چیز را هم به دنبال خود می‌برد…. من فکر می‌کنم که گرافیک ما تصویر جامعۀ نوکیسۀ ماست….مثلاً همین تهران ما نه شهری است غربی و نه شرقی، بلکه شهری است بی‌هویت و خود‌به‌خود هنرش، از جمله گرافیک، هم بی‌هویت است… ص159-163” 22 تیر1352 گفتگوی بهروز صوراسرافیل با مرتضی ممیز 

 

 

 

دانلود   کتاب بصورت یکجا در یک فایل زیپ شده

 

🔊

 

لینک کتاب در یوتیوب

 

85  avaye-buf-telegram

 

Leave a Reply

Fill in your details below or click an icon to log in:

WordPress.com Logo

You are commenting using your WordPress.com account. Log Out /  Change )

Twitter picture

You are commenting using your Twitter account. Log Out /  Change )

Facebook photo

You are commenting using your Facebook account. Log Out /  Change )

Connecting to %s