گفت و گو با سیمین بهبهانی

 

_Goftegoo_Ba_Simine_Behbahani_AVAYeBUF_Wordpress_Com

فرمت کتاب : فایل صوتی 🔊  

نام کتاب : گفت و گو با سیمین بهبهانی

دسته‌بندی : تاریخ شفاهی ادبیات معاصر ایران ، ادبیات ، تاریخ معاصر ، تاریخ ادبیات ، شعرا  

نویسنده : محمدهاشم اکبریانی

ناشر : ثالث

  چاپ  : 1389

تعداد صفحات: 128

تعداد فایل : 9 عدد فایل صوتی به مدت 4 ساعت

راوی : مرضیه زمانی

 

کتاب سیمین بهبهانی سیزدهمین کتاب از کتاب‌های «مجموعه تاریخ شفاهی ادبیات معاصر ایران» است.

این کتاب حاصل شش گفت‌وگو با این شاعر است که با مساعدت فرزندش علی بهبهانی از سال 1380 تا 1385 به طول انجامید. به دلیل کهولت سن و بیماری سیمین بهبهانی تنها شش جلسه گفت‌وگو با او امکان تحقق یافت. این اثر در سال 85 آماده شد، اما انتشار آن تا سال 1389 توسط نشر ثالث به طول انجامید. این کتاب بیشتر به دنبال ارائه گزارشی از زندگی خصوصی، ادبی، اجتماعی و سیاسی سیمین بهبهانی از تولد تا سال 85 است. در این کتاب بخشی از زندگی این شاعر از زبان خودش بیان شده است.

محمدهاشم اکبریانی، دبیر مجموعه تاریخ شفاهی ادبیات معاصر ایران و شیوۀ کار او در این مجموعه، گفت‌وگو است. اگر شخصیتی در قید حیات بوده، گفت‌وگو صرفاً با وی (نه اطرافیان) انجام شده است و اگر شخصیت مورد نظر چشم از جهان فروبسته،گفت‌وگو با اعضای خانواده، دوستان و همکاران وی انجام گرفته است. هدف از این طرح ارائه گزارشی از زندگی خصوصی، اجتماعی و حرفه‌ای شخصیت‌هاست. در این مجموعه تحلیل و نقد مورد نظر نبوده است. چارچوب اصلی طرح، پرداختن به دوره‌های مختلف زندگی فرد و بیان فعالیت‌های ادبی، سیاسی و فرهنگی وی بوده است. بر این اساس 250 پرسش محوری از سوی دبیر مجموعه تهیه شده و در اختیار اعضای گروه قرار گرفته است. در روند طرح این پرسش‌های محوری، با توجه به زندگی هر فرد، پرسش‌های جزیی‌تری نیزتوسط گفت‌وگو کننده مطرح شده ‌است.

سیمین بهبهانی، اولین جلسات شعر را که در خانه آنها شکل گرفته بود، چنین به خاطر می‌آورد: «از چهارده سالگی حضور پیدا می‌کردم در آنجا، شعر می‌خواندم، حتی با شهریار خیلی اخت بودم. مثل بچه‌اش مرا می‌دانست تا همین زمان مرگش. در این جلسات من با شهریار، سعید نفیسی، ملک‌الشعرا بهار و این تیپ شعرا آشنا شدم و آنها مرا خیلی تشویق می‌کردند. مثل حالا نبود که بچه‌ها خودشان استاد باشند و احتیاج نداشته باشند به استاد. حرف‌های آنها را گوش می‌کردم. مثلاً اگر قافیه‌ای را نمی‌توانستم از آب در بیاورم یا عیبی در شعرم بود به من یاد می‌دادند و من گوش می‌کردم و برای آنها احترام قائل بودم. همه‌شان را دوست دارم. هرچه دارم از تربیت استادانی است که روی من نفوذ داشتند و از برکت مادر فرهیخته‌ای است که داشتم و از برکت خانه‌ای است که مرکز تجمع ادب بود.»

 

 

دانلود   کتاب بصورت یکجا در یک فایل زیپ شده

 

🔊

 

لینک کتاب در یوتیوب

 

85  avaye-buf-telegram

 

Leave a Reply

Fill in your details below or click an icon to log in:

WordPress.com Logo

You are commenting using your WordPress.com account. Log Out /  Change )

Facebook photo

You are commenting using your Facebook account. Log Out /  Change )

Connecting to %s