چپ‌گرایی در ایران امروز | نویسنده قاسم قره داغی | گویش مریم درخشش | تولید تیم آوای بوف _AVAYEBUF

📰 چپ‌گرایی در ایران امروز

✍️ نویسنده: قاسم قره داغی

گویش: مریم درخشش

چپ‌گرایی در ایران امروز

تاریخ چپ‌گرایی در ایران، همواره آمیخته با شور و آرمان‌گرایی بوده است؛ آرزوی برپایی جامعه‌ای مبتنی بر برابری، عدالت و آزادی. این جریان در برهه‌هایی از تاریخ، در میدان‌های مبارزه با استبداد و نابرابری خوش درخشیده و در برهه‌هایی دیگر، قربانی ناکامی‌های نظری و عملی خویش شده است. چپ ایران، که زمانی صدای امید برای محرومان بود، امروز بیش از هر زمان دیگری با بحران‌های وجودی و تناقض‌های اساسی دست به گریبان است. این بحران‌ها از یک‌سو ریشه در ناتوانی‌های تاریخی این جریان دارد و از سوی دیگر، محصول تغییرات گسترده‌ای است که جامعه ایران و جهان در دهه‌های اخیر تجربه کرده‌اند.

چپ ایران، از همان آغاز، دچار یک پارادوکس ساختاری بود: آرمان‌گرایی بی‌مرز در برابر واقعیت‌های پیچیده اجتماعی. آموزه‌های مارکسیستی که بنیان بسیاری از جریان‌های چپ ایرانی را شکل دادند، در بستر جوامع صنعتی غرب شکل گرفتند. اما ایرانِ اوایل قرن بیستم، با جامعه‌ای کشاورزی، مذهبی و پراکنده از نظر طبقاتی، بستری نامناسب برای پیاده‌سازی این ایدئولوژی بود. این عدم تناسب باعث شد که بسیاری از ایده‌های چپ صرفاً در چارچوب تئوری باقی بمانند و هرگز به برنامه‌های عملی تبدیل نشوند.
چپ ایران همچنین همواره در فهم جایگاه مذهب، به‌عنوان یکی از ارکان اصلی هویت ایرانی، دچار خطاهای محاسباتی بود. درحالی‌که مذهب، عاملی مهم در بسیج عمومی و الهام‌بخش مقاومت در برابر ظلم بوده است، بسیاری از جریان‌های چپ آن را به‌عنوان یک مانع ایدئولوژیک نگاه می‌کردند. این تقابل، نه تنها مانع از جذب توده‌های مذهبی شد، بلکه شکافی عمیق میان چپ و فرهنگ عامه مردم ایجاد کرد که هنوز هم به‌طور کامل ترمیم نشده است.

از دیگر نقاط ضعف تاریخی چپ در ایران ، وابستگی به ایدئولوژی‌های خارجی می باشد. جریاناتی مانند حزب توده، به‌جای بازخوانی و بومی‌سازی آموزه‌های مارکسیستی، به نسخه‌برداری از الگوهای شوروی بسنده کردند.
این رویکرد، چپ ایران را به ابزاری در دست قدرت‌های خارجی تبدیل کرد و مشروعیت آن را در میان مردم به‌شدت کاهش داد. وابستگی ایدئولوژیک، نه تنها مانع از خلاقیت فکری در این جریان شد، بلکه توانایی آن در پاسخ‌گویی به نیازهای واقعی جامعه را نیز محدود کرد.

چپ ایران، به‌رغم ادعای خود در حمایت از وحدت طبقاتی، همواره دچار پراکندگی درونی و اختلافات فرقه‌ای بوده است. رقابت‌های ایدئولوژیک و تاکتیکی میان گروه‌هایی چون حزب توده و چریک‌های فدایی خلق، نه تنها انرژی این جریان را تحلیل برد، بلکه اعتماد عمومی به توانایی آن‌ها در ارائه راه‌حل‌های پایدار را نیز کاهش داد. نتیجه این پراکندگی، از دست رفتن فرصت‌های تاریخی برای ایجاد تغییرات واقعی بود.

شاید بزرگ‌ترین انتقاد به چپ ایران، ناتوانی در ارائه راه‌حل‌های عملی و موثر برای مشکلات اقتصادی و اجتماعی باشد. بسیاری از سیاست‌های پیشنهادی چپ، مانند مالکیت دولتی یا توزیع مجدد منابع، در عمل نه تنها کارآمدی خود را اثبات نکردند، بلکه گاهی به نتایجی معکوس انجامیدند. این ضعف، چپ ایران را به جریانی تبدیل کرد که بیش از آنکه پاسخی برای مسائل جامعه داشته باشد، به تکرار شعارهای کلی بسنده کرده است.

اما نباید فراموش کرد که جریان چپ در ایران، در کنار تمام این ناکامی‌ها، دستاوردهای قابل‌توجهی نیز داشته است. نقش چپ در مبارزات ضداستبدادی، تلاش برای عدالت اجتماعی و دفاع از حقوق کارگران، بخشی جدایی‌ناپذیر از تاریخ معاصر ایران است. بسیاری از ارزش‌ها و مطالبات مترقی که امروز در جامعه ایرانی مطرح است، ریشه در آرمان‌های چپ دارد.

صاحبان این تفکر باید برای بازیابی جایگاه خود، از اشتباهات تاریخی درس گرفته و مسیری نو و مبتنی بر واقعیت‌های امروز را ترسیم کند.
این مسیر شامل بازنگری در ایدئولوژی، تعامل سازنده با فرهنگ و مذهبی که استخوان در تفکر مردمان این جغرافیا نفوذ کرده، بازگشت به اولویت‌های معیشتی مردم و تقویت ساختارهای دموکراتیک داخلی است. چپ باید از تکرار کلیشه‌های گذشته دست بردارد و به نیرویی عملی، مردمی و بومی تبدیل شود که بتواند در برابر چالش‌های معاصر قد علم کند.

چپ امروز ایران، در برهه‌ای سرنوشت‌ساز قرار دارد. یا باید از تناقض‌ها و ناکامی‌های تاریخی خود عبور کند و با واقعیت‌های جدید سازگار شود، یا برای همیشه در حاشیه تاریخ سیاسی این کشور باقی بماند. تنها با بازاندیشی عمیق و شجاعانه است که می‌توان امید داشت چپ، نه به‌عنوان یک ایدئولوژی شکست‌خورده، بلکه به‌عنوان یک نیروی تحول‌آفرین به صحنه بازگردد.
در غیر این صورت، صدای تاریخ، چیزی جز طنین تلخ یک پرسش نخواهد بود: چرا چپ هرگز نفهمید؟

قاسم قره داغی

31/December

1 دیدگاه

نظر شما در مورد این نوشته چیست؟