فرمت کتاب : فایل صوتی 🔊
کتاب : چرم ساغری
دستهبندی : داستان جهان ، ادبیات ، رمان خارجی ، رمان ،
نویسنده : اونوره دو بالزاک
مترجمان : م.ا.به آذین
ناشر : ناهید
سال چاپ ( چاپ هفتم ) : 1381
تعداد صفحات : 416
تعداد فایل : 31 عدد فایل صوتی به مدت 11.31 ساعت
راوی : مریم ماه پیکر
بالزاک میداند چطور باید داستان تعریف کند، و کمدی انسانی مینویسد. موشکافی انسانها در کتابهای بالزاک و تقلّایش برای به دست دادن شناختی نزدیک به حقیقت (که نهایتِ آن ناشدنیست) برایم رشکانگیز است؛ من بینهایت دوست دارم آدمها را موشکافی کنم و خوب میدانم این کار تا چه حد ناشدنی و در عین حال نزدیکشدنیست.
چرم ساغری داستانی بورخسی است که بالزاک روایتش کرده و این روایت واقعا جالب است. شاید روزی بهتر توانستم با اصطلاحات نقد ادبی بالزاک را توضیح دهم امّا فعلا، ریشخند بالزاک بر جامعه و انسان آن چیزیست که کتابهایش برای من جالب کرده. راستینیاکِ همخانهای باباگوریو وقتی در چرم ساغری با رافائل برخورد میکند، خوب میشود دید که جامعهی آن روزگار فرانسه از او چه ساخته است. بحثهای سرسامآور مجلس در مستی، حضور همیشگی فئودورا، و عشق بهنظر من دروغین رافائل به پولین همه و همه ریشخند جامعه و انسانند.
من در جاهایی تنها چشمانم را از روی کلمات میگذراندم و از سر ملال کتاب را میبستم، امّا نهایتا به نبوغ دیوانهوار بالزاک معترفم. این نبوغ وقتی این کتابهای درخشان را در اختیار ما گذاشته (که شاید هر کتابش را یک بار بیشتر نخوانیم امّا مدام دلمان برای لذّت خواندنشان تنگ میشود) خب بگذار چندین و چند صفحه توصیف و تحلیل بیمزه کند.
در اواخر ماه اکتبر سال 1829 در پاریس مرد جوانی داخل قمارخانه پاله رویال گردید. پس از آنکه همه سرمایه خود را در قمار از دست داد بیدرنگ از آنجا ناپدید شد و برای خودکشی به سوی رودخانه شهر روانه گشت. زمانی که به بالای پل رسید با نگاهی غمزده به آب رودخانه خیره شده بود. پیرزن ژنده پوشی که از آنجا میگذشت خنده کنان به او گفت: «آب رودخانه چقدر سرد و کثیف است وبرای غرق شدن مناسب نیست.»
مرد جوان تصمیم گرفت مدتی خیابانگردی نماید. مقداری که پیش رفت به فروشگاه تصاویر باسمهای رسید ومدتی را به نگاه کردن ویترین فروشگاه گذرانید. سپس قدم به سالن یک عتیقه فروشی گذاشت. عتیقه فروش که جوان را دید به او گفت:«لطفاً» به این چرم ساغری نگاه کنید.»
ما هرگز برای بلهوسی های خود پول کم نداریم، فقط سر قیمت چیزهای مفید و لازم چانه می زنیم. برای یک دختر رقاص سکه های طلا می ریزیم، اما با کارگری که خانواده گرسنه اش به انتظار پرداخت یک صورت حساب است بحث می کنیم. هر قدر هم که ما برای لذات خودپسندی پول بدهیم، باز هرگز در نظر ما چندان گران نیست…!
… دو چیز که انسان به طور غریزی انجام می دهد، او را از پا در می آورد و سرچشمه زندگی اش را می خشکاند: خواستن و توانستن. ولی میان این دو حد نهایی اعمال بشری، دستور دیگری هم هست که دانایان آن را به کار می گیرند…می توان به طور خلاصه گفت: خواستن ما را می سوزاند، توانستن نابودمان می کند، ولی دانستن وجود ناتوان ما را در یک حالت آرامش پیوسته نگه می دارد…!
دانلود کتاب بصورت یکجا در یک فایل زیپ شده
لینک کتاب در یوتیوب